..

ما را چه شده است ؟

همه چیز از اونجایی شروع شد که یکی از کاربران تویتر برای قتل پزشک اردبیلی دکتر پیرزاده نوشت

که خب برای من به عنوان یه انسان سخت بود شنیدن که خب چون کسی سال های بیشتری تحصیل کرده حقش هست که پول بیشتری دریافت کنه و البته کارگر ها به عنوان یکی از تاثیر گذار ترین مهره های اقتصادی جامعه که چرخ سازندگی رو میچرخونن با این دیدگاه هم کارشون از نظر اجتماعی و اقتصادی کم اهمیت نشون داده میشه . منظور من چیزی نیست که در جامعه اتفاق میفته خب همه ما میدونیم جامعه به شدت طبقاتی پول پرست و مصرف گرایی داریم منظور من این هستش که چرا یک فرایند غلط برای ارزش گذاری ها توسط جامعه مقبول قشری میشه که خودشون رو تحصیل کرده میدونند . یعنی علم به کنار فرهنگ هم به کناری . آیا باید با واقعیتی مثل فساد کنار بیایم و در کنارش زندگی کنیم ؟ در هیچکدام از ادیان و مذاهب و در هیچ اخلاقی معیار برتری انسان هارو پول و مدرک دانشگاهی قرار ندادند چرا جامعه ما و مخصوصا قشر متخصص و البته جاوانانی که تازه وارد دانشگاه میشن معیار رو اشتباه میگیرن . بله اشتباه حتی در نسبیت گرا ترین ایده هم صرف پول پرستی و مادیات طلبی اشتباه به یاد بیاریم که در وحله اول ما انسان هستیم و چه خوب میگه سعدی خوش کلام که :

تو کز محنت دیگران بی غمی چه شاید که نامت نهند آدمی

پیرمرد کپس خول فروش / عکاس عباس عزیز پور