..

زندگی نرمال

به تازگی هشتگی توی تویتر فارسی به راه افتاده به اسم زندگی نرمال که به ویژگی های یک زندگی نرمال توی کشور های غربی اشاره میکنه و غالبا توسط ایرانی هایی که مهاجرت کردن زده میشه و با نگاه انتقادی به محدودیت ها و مشکلاتی هستش که ایرانی ها در ایران با اون رو به به رو هستن چند نمونه از این تویت هارو میتونید مشاهده کنید.

اما زندگی نرمال واقعا چی هستش ؟

ساده ترین راه برای توصیف زندگی نرمال استفاده از مدل هرم مازلو یا نیازهای انسان برای توصیف اونچه انسان بهش نیاز داره و اعلامیه جهانی حقوق بشر هستش.

هرم مازلو

تو هرم مازلو ابتدایی ترین نیاز های انسان خوراک پوشاک مسکن و تولید مثل و در سطوح بعدی نیازهایی مثل امنیت و تعلق داشتن و احترام و آزادی و درنهایت خودشکوفایی است از اونجایی که مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر از منظر نیاز های فیزیکی و فردی همپوشانی زیادی با مدل هرم مازلو داره میشه فقط به مواردی مثل حق زندگی و آزادی بیان و حق کار و انتخاب اشاره کرد البته توصیه میکنم همه مواد این اعلامیه رو به صورت کامل مطالعه کنید.

سوالی که ایجاد میشه اینه که بر اساس تعاریف بالا آیا ما در ایران زندگی نرمالی داریم ؟

جواب خیر هستش ،‌ با وجود تنگانا های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی که روز به روز بیشتر شده عملا ایرانیان از ابتدایی ترین حقوقشون محروم شدن یعنی تهیه خوراک پوشاک و مسکن و تولید مثل برای اکثریت ایرانیان سخت و یا غیرممکن شده ( با توجه به آمار رسمی در خرداد ماه ۹۹ حدود ۷۰ درصد قشر کارگر زیر خط فقر زندگی میکنند به عبارتی ۱۵ میلیون انسان ایرانی از آذر ۹۸ زیر خط فقر زندگی میکنند )

امنیت و احساس تعلق داشتن ارتباط مستقیمی با شرایط اقتصادی داره یعنی با سخت تر شدن شرایط اقتصادی بزهکاری و جرم هم افزایش پیدا میکنه و امنیت در جامعه کاهش پیدا میکنه و فرد احساس تعلق داشتن به کشوری رو که توش امنیتی نداره رو از دست میده. ( افزایش سرقت ، موبایل قاپی و کلاه‌برداری )

حس احترام و آزادی از قبول کردن سبک های زندگی مختلف و آزادی های فردی به وجود میاد. با توجه به قوانین تبعیض آمیز مثل حجاب اجباری که حدود ۵۰ درصد جامعه ایرانی رو یعنی زنان رو از حقوق اولیه خودشون محروم کرده و قوانین دیگه مثل حق طلاق و خروج از کشور و مابقی قوانین تبعیض آمیز کارنامه آزادی و احترام هم ابدا نمره قبولی نمیگیره.

و در نهایت خودشکوفایی یعنی تلاش برای بهبود همه موارد بالا یعنی فرد و جامعه تلاش میکنه وضعیت خودش رو به سمت سعادت و بهروزی خودش ببره.

خودشکوفایی یا تغییر شرایط شدنیه ؟

جواب این سوال به ریشه‌یابی مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی که ایران امروز درگیرشونه برمیگرده. بزرگ ترین مشکل اقتصادی ایران تحریم و فساد سیستماتیک و ناکارآمدی که به ترتیب به دلیل سیاست خارجی و کلپتوکراسی و قدرت نهادهای انتصابی برمیگرده.

سیاست خارجی ایران متاثر از دیدگاه بنیان‌گذاران سیستم سیاسی ایرانه و مربوط به دوران جنگ سرد میشه الگویی که میشه اونو تو کشور های عدم تعهد مشاهده کرد ، متاسفانه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تغییراتی که جهان به چشم خودش دید این سیاست ها تغییری نکرد ، اصولا جهان سیاست و روابط دیپلماتیک یه جهان پویا و بر اساس منافع کشور ها هستش اما تله بنیان گذار این اجازه رو به سیاست‌گذاران ما نداد تا بتونن الگوی مناسبی رو جهت ارتباط با جهانیان شکل بدن. اما تله بنیان گذار چیه ؟ اصولا هر سیستمی مراحل مختلف رشد خودش رو داره، تولد ، رشد ، بلوغ و مرگ. وقتی سیستم به نقطه بلوغ میرسه برای رسیدن به مرحله بعدی نیازمند تغییراته و اگر نشه از ذهنیت بنیان‌گذاران سیستم عبور کرد سیستم درنهایت به نقطه مرگ میرسه.

توصیه میکنم برای بهتر فهمیدن تله بنیان‌گذار این مقاله رو مطالعه کنید.

درمورد مشکلات اجتماعی میشه همون استدلال بالا رو به کار برد ، جامعه و فرهنگ عوض شده و دستوری هم نمیشه فرهنگ رو کنترل کرد. درواقع میشه گفت سبک زندگی و رواج موسیقی و هنر در ایران یک نوع تقابل یا هویت خواهی درمقابل ذهنیت و یا دیدگاهی بود که تمامی ویژگی های یک زندگی نرمال رو نکوهش میکرد و مرگ‌خواه و متافیزیک محور بود درحالی که نسل جوان و مدرن ایرانی دریچه هایی رو به دنیایی پیدا کرده بود که سوال هایی رو در ذهنش ایجاد میکرد. چرا ما باید اینگونه زندگی کنیم ؟

چرا ما باید اینگونه زندگی کنیم ؟

وقتی این سوال از وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران جواد ظریف پرسیده شد جواب ظریف دقیق و البته تامل برانگیز بود : ما خودمون انتخاب کردیم که جور دیگری زندگی کنیم.

ما البته مرید از نسل من یا ایرانیان سال ۹۹ نمیشه این تفسیر از ما مربوط به رفراندومی میشه که فروردین سال ۵۸ انجام شد و تصویب قانون اساسی و هیچگاه دیگه تکرار نشد درحالی که اگر به کشور هایی مثل هند نگاه کنیم از زمان تاسیسشون بارها قانون اساسی تغییر کرده.

اما راه حل برون‌رفت از این شرایط چیه ؟

بزارین یکم شخصیش کنم من یه متخصص دواپس یا لینوکس هستم که سیستم های کامپیوتری رو تجزیه و تحلیل میکنم تا بتونم بهترین راه حل رو به سازمان ها بدم ، درمورد توسعه و مسائل اینچنینی هم بزرگواران و متخصصان توسعه مثل دکتر رنانی و سیاست مثل صادق زیبا کلام قلم فرسایی ها و مشاوره های زیادی دادن که هیچوقت شاید بهشون عمل نشده.

  • از زمانی که میتونستیم از تله‌بنیان‌گذار به سلامت عبور کنیم مدت ها گذشته

  • از زمانی که میشد دست به اصلاحات قانون اساسی زد هم همینطور

اما ما زنده ایم و امید تنها داشته ما شاید در این شرایط برای به دست آوردن یک زندگی نرمال برای تمام ایرانیان است شاید امروز بزرگترین وظیفه ما به عنوان ایرانیان زنده نگه داشتن این باور و ایده است که ما حق یک زندگی نرمال رو داریم و این جنبشی که شکل گرفته و داره از انچه باید داشته باشیم میگه همون روزنه ای که راه حل برون رفت از این شرایطه.