..

هجوم

پارسال با فیلم اژدها وارد میشود مانی حقیقی تعجب کردم که سینمای ایران هم میتونه خارج از چارچوب های همیشگی خودش عمیق تر یا ساختارشکنانه تر فکر کنه، ماهی و گربه هم بود ، ولی داستان ماهی و گربه جذابیت چندانی برای من نداشت حداقل باعث نمیشد که میخکوب پای فیلم بشینم و تا اخر چرخه هارو دنبال کنم چون تکه های مختلف و بکگراند های مختلف آدم ها برای من تو ماهی و گربه یه روایت جذاب رو برای من ایجاد نمیکرد ولی اژدها وارد میشود سوژه منسجم داشت پر از لایه های مخفی که نیاز به تفکر داشت و البته جادوی سینما و خارج شدنش از محیط شهری تهران. تکرار فیلم های اجتماعی که این چند ساله انگار سینمای ما اقبال خیلی خوبی بهش نشون داده و تبدیل شده به ساختن فیلم های کم هزینه بفروش اعصاب خوردکن نفس من تماشاگری که دنبال سوژه جدید هستم رو گرفته. من سینما و ادبیات ژانری میپسندم ( قرار نیست محصولات فرهنگی تنها و تنها برای من ساخته بشه ولی به شخصه آثار فانتزی تولید شده دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ رو به مراتب با کیفیت تر از تولیدات الان میدونم که شاید سالها دوباره طول بکشه تا یه اثر پساآخرالزمانی مثل هجوم ساخته بشه). دست گذاشتن رو فیلم پساآخرلزمانی که نبرد آرماگدون و روایت مذهبی رسمی رو نشون نمیده حداقل تو ایران کار خطرناکی هستش، تصور کن فیلمی رو هم میبینی که اخلاقیات غالب جامعه رو نداره ( مفهوم قتل و ساده انگاریش توسط تمام افرادی که دخل فیلم هستن ، عشق یک پسر به همجنس خودش ، ول کردن خواهر زن بازپرس توسط شوهرش) همه این ها باعث میشه برای من تا اینجای کار فیلم شهرام مکری یه اثر متفاوت برای دیدن و تجربه سبک مورد علاقه ام تو سینمای ایران باشه، تو ذهن من دلیل تاریکی جهان نه مسائل نمادین هستش که مکری شاید خواسته القا بکنه نه مرز بین تاریکی و خارجش من تاریکی رو نتیجه تخریب محیط زیست توسط انسان میدونم و مرزی که بین فساد ایجاد شده و خارجش رو بی معنی میدونم چون نهایتا تمام دنیا به دلیل تخریب محیط زیست از بین میره ( تو یکی از دیالوک ها سامان میگه که قبلا خارج از حصار عن بود داخل گه ولی حالا فرقی ندارن ) و مکری این اجازه رو میده که من خارج از فیلم تخیلم رو بال و پر بدم و فکر کنم چه دلیلی باعث تاریکی شد ( البته از محدودیت های تکنولوژيکی سینمای ایران و بودجه محدود هم نمیشه گذشت ولی این هنر کارگردان هستش که چجوری میتونه فیلم رو با این محدودیت ها دربیاره). داستان فیلم البته پر از مسائلی هست که هیچوقت متوجه نمیشید چرا اتفاق افتادن یا چجوری تموم میشن ، به همین دلیل من ژانر این فیلم مکری رو یه مجیکال رئالیسم پساآخرالزمانی میدونم هردوتا ژانر مورد علاقه من هستن و به هرکسی که ادبیات رو جدی دنبال میکنه دیدن فیلم رو پیشنهاد میکنم