من از نسل دیگری هستم
من از نسل دیگری هستم
دکتر شریعتی در سخنرانی معروف خود پدر و مادر ما متهم هستیم از نسلی میگوید که دغدغه های آن چیزی ورای جامعه سنتی آن زمان است و رسالت هم نسلان خود را احیای ان چیزی که خود رفرمیست مذهبی نام میگذارد میداند . اگر به متولدین دهه ۳۰ و ۴۰ برگردیم اغلب آرمان های اینان را انقلاب رفع ظلم و نابرابری از بین بردن فاصله طبقاتی و کمک به فرودستان و قطع کردن دست استعمار از منابع و ثروت های این سروزمین است . متولدین دهه ۵۰ اما درگیر دار جنگ و مشکلات آن پدران و مادرانی آرمان خواه داشتند و در فضایی که تفکرات در جامعه هنوز بایکوت نشده بود سیر میکردند . نشریاتی مثل دانستنیها و کتاب های ارتور سی کلارک و ایزاک اسیموف در زمان خود بین این نسل طرفدار زیادی داشت شاید از این نسل و نسل دهه ۴۰ بتوان به عنوان مدیران اجرایی کشور اسم برد . اما اثرات جنگ و سرخوردگی های آن و کمبود ها در متولدین دهه ۶۰ ظهور میکند . نسلی عصیانگر که تحت تاثیر مطبوعات آن زمان که دست به ایجاد جنبش های دانشجویی میزند اما به سرعت سرخورده مایوس میشود . مشکلات اجتماعی و بیکاری . مواد مخدر و الگو های اشتباه این نسل باعث میشود که از آن ها به عنوان نسل سوخته نام برده شود.
و اما نسل من . ما از نسلی هستیم که نه دغدغه سیاسی دارد و نه آرمانی دارد . شعار های نسل های قبلی را شنیده و عمل نکرده و بزرگ شده دست پدران و مادرانی است که میگویند سرت به کار خودت باشد . نسل من نسلی است که اندیشه را خوار و خفیف میداند به معمولی بودن خود افتخار میکند و الگو ها و آرمان های آن خواننده ها و شومن هایی هستند که یک شبه ره صد ساله پیموده اند. اگر در گذشته فخر فروشی و کشیدن رخ مال و پول زشت ناپسند بود اما هم نسلان من محبوب بودن را در ماشین شاسی بلند و حساب های بانکی آن چنانی میبینند . علم و دانش و فرهنگ برای نسل من حکم کالای بی ارزشی را دارد که فقط برای بعضی ها خریدار دارد . اگر در نسل های گذشته علم آموزی روشی برای رسیدن به شغل مناسب بود و دانشگاه محلی برای آن بود امروز ولی با رشد قارچی شکل دانشگاه های خصوصی آزاد و پیام نور و کیفیت پایین دانشگاه های سراسری مدرک تنها گزینه مثبتی است برای ازدواج به جز اندک رشته های علوم پزشکی مانند دندان پزشکی و داروسازی و پزشکی که باز هم علت محبوب بودن آن ها شغل تضمین شده ان میباشد